
-
در عبارت : « مردکی را چشم درد خاست پیش بیطار رفت که دوا کن بیطار از آنچه در چشم چارپایان می کرد در دیده او کشید و کور شد.»
-
کدام مصدر، فعل آن در جمله به کار نرفته است؟ 5/. خواستن کشیدن شدن مداواکردن
-
کدام کلمه متمم نیست ؟ 5/. دیده دوا آنچه چشم
-
عبارت چند جمله است؟ 5/. سه چهار پنج شش
-
در بیت :« برق از شوق که می خندد بدین سان قاه قاه ابر از هجر که می گرید بدین سان زارزار »
-
یک آرایه ی تکرار را بیابید. 5/.
-
یک آرایه ی تشخیص را بیابید. 5/.
-
چه کلماتی با هم مراعات نظیر می سازند؟ 5/.
-
معنی و مفهوم ابیات و عبارات زیر را بنویسید( 6 نمره )
به درگاه لطف و بزرگیش بر بزرگان نهاده بزرگی زسر
اصل در خوردن، آن است که لقمۀ حلال باید و اگر حرام را صد از این گونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل گردد.
مرد گفت :«خداوندش را بگوی که گرگ ببرد». چوپان گفت : «به خدای چه بگویم» ؟!
در دولت به رخم بگشادی تاج عزّت به سرم بنهادی
به حهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
زنهار مگو سخن به جز راست هرچند که تو را در آن ضررهاست
-
با توجه به عبارات زیر لغات داده شده را معنی کنید. 2 نمره
در دل تو بغض و حسد مسلمانان نباشد. بغض:
تو دعوی دانایی می کردی دعوی:
سرزمین سپند فرّ و فروغ و فرزانگی فرّ:
دل رمیده ی ما را انیس و مونس شد انیس:
-
با توجّه به متن زیر به سؤالات داده شده پاسخ دهید. 4 نمره
حکایت ( از گلستان سعدی )
مردکی را چشم درد خاست پیش بیطار رفت که دوا کن بیطار از آنچه در چشم چارپایان می کرد در دیده او کشید و کور شد. حکومت به داور بردند. گفت براو هیچ تاوان نیست، اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی. مقصود ازین سخن آنست تا بدانی که هر آن که ناآزموده را کار بزرگ فرماید با آنکه ندامت برد به نزدیک خردمندان به خفّت رای منسوب گردد. ( خفّت : سبکی ،پستی )
نـدهـد هـوشـمـنـد روشـن راى بـه فـرومـایـه کـارهـاى خـطـیـر ( خطیر : مهم )
بوریا باف اگر چه بافنده است نــبــرنــدش بـه کـارگـاه حـریـر ( حریر : پارچه ابریشمی )
الف- چرا کار مرد بیمار نادرست بود؟
ب- در نهایت قاضی چه حکمی داد و دلیلش برای این رأی چه بود؟
ج- باتوجّه به متن کارها چگونه باید به دیگران واگذار کنیم.
د- هدف نویسنده ار بیان این حکایت چه بوده است؟
-
درک و دریافت خود را از مصراع: «نام او نور و نشانش روشنی» بنویسید.
-
با توجّه به بیت : « بود امّا در میان ما نبود مهربان و ساده و زیبا نبود» شاعر چه تصوّری از خدا داشت؟
-
با توجّه به بیت:« لنگ لنگان قدمی بر می داشت هر قدم دانه ی شکری می کاشت» چرا شاعر شکر گزاری را به کاشتن دانه تشبیه کرده است؟
-
چهار بیت از شعری را که حفظ کرده اید، بنویسد.( ترتیب ابیات اهمیّتی ندارد )